سلام. در این پست می خواهم راجع به ابعاد مکان بنویسم. همانطور که می دانیم ما در فضایی سه بعدی زندگی می کنیم. چپ و راست (محور x)، پشت و جلو (محور y)، پایین و بالا (محور z). سه محور x y z جدا از هم هستند. جدا از هم به این صورت که هر محور بر دو محور دیگر عمود است. و نمی توانیم محور دیگری را رسم کنیم که بر سه محور x y z عمود باشد. در واقع ذهن ما ناتوان از تصور آن محور چهارم است. بنابراین ما فضا را سه بعدی می بینیم. اما بعد چهارم چیست؟ بیایید به صورت استقرایی استدلال کنیم.

 

در شکل زیر یک فضای دو بعدی ترسیم شده است. در واقع فضای دوبعدی فضای صفحه ای است. یک موجود دایره ای شکل در این فضای دوبعدی هست. این موجود نصفش سیاه است و نصفش سفید. یک چشم در این فضا دارد موجود دایره ای را می بیند. 

چیزی که چشم مشاهده می کند یک مستطیل تماما سیاه است. چشم در فضای صفحه قادر نیست پشت دایره (که سفید است) را ببیند. اما ما از بالا که نگاه می کنیم کل دایره را می بینیم. حال اگر دایره بچرخد چشم می تواند بخشی از قسمت سفید را ببیند. مانند تصویر زیر

 

در این تصویر چشم مستطیلی را می بیند که نصف آن سیاه و نصف آن سفید است. اما از بالا دایره همان دایره است فقط چرخیده است! 

فضای سه بعدی نسبت به چهار بعدی هم گویا همینطور است. بطور مثال ما در فضای سه بعدی وقتی فردی را می بینیم که تمام چهره اش روبروی ما قرار دارد پشت سرش را نمی بینیم. اگر نیم رخش را ببینیم نیم رخ دیگرش را نمی بینیم ولی اگر از بعد چهار به قضیه نگاه کنیم هم روی آن را می بینیم هم پشت آن را. هم چپ آن را می بینیم هم راست آن را، هم بالای آن را می بینیم هم پایین آن را. در واقع به تمام جسم آن مسلط می شویم.

 

اما ما قادر به دیدن از بعد چهارم نیستیم.

 

افرادی که تجربه های نزدیک به مرگ داشته اند (ارجاع به مستند زندگی پس از زندگی شبکه 4 و کتاب آنسوی مرگ) می گویند همان موقع که صورت شخصی را می بینیم پشت سر او را هم می بینیم. به نظر من این افراد دارند از جهانی چهار بعدی به ما نگاه می کنند. مایی که بیشتر از سه بعد آن را نمی بینیم.

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها