شلم شوربا



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


امام رضا (علیه السلام):

 به خداوند گمان نیک ببر؛ زیرا خداى عزّ و جلّ مى فرماید: من نزد گمان بنده ی مومن خویشم؛ اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان نیک با او رفتار کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او عمل کنم. »

اصول کافی، جلد 2، صفحه 72

 


سلام. در این پست می خواهم راجع به ابعاد مکان بنویسم. همانطور که می دانیم ما در فضایی سه بعدی زندگی می کنیم. چپ و راست (محور x)، پشت و جلو (محور y)، پایین و بالا (محور z). سه محور x y z جدا از هم هستند. جدا از هم به این صورت که هر محور بر دو محور دیگر عمود» است. و نمی توانیم محور دیگری را رسم کنیم که بر سه محور x y z عمود باشد. در واقع ذهن ما ناتوان از تصور آن محور چهارم است. بنابراین ما فضا را سه بعدی می بینیم. اما بعد چهارم چیست؟ بیایید به صورت استقرایی استدلال کنیم.

 

در شکل زیر یک فضای دو بعدی ترسیم شده است. در واقع فضای دوبعدی فضای صفحه ای است. یک موجود دایره ای شکل در این فضای دوبعدی هست. این موجود نصفش سیاه است و نصفش سفید. یک چشم در این فضا دارد موجود دایره ای را می بیند. 

چیزی که چشم مشاهده می کند یک مستطیل تماما سیاه است. چشم در فضای صفحه قادر نیست پشت دایره (که سفید است) را ببیند. اما ما از بالا که نگاه می کنیم کل دایره را می بینیم. حال اگر دایره بچرخد چشم می تواند بخشی از قسمت سفید را ببیند. مانند تصویر زیر

 

در این تصویر چشم مستطیلی را می بیند که نصف آن سیاه و نصف آن سفید است. اما از بالا دایره همان دایره است فقط چرخیده است! 

فضای سه بعدی نسبت به چهار بعدی هم گویا همینطور است. بطور مثال ما در فضای سه بعدی وقتی فردی را می بینیم که تمام چهره اش روبروی ما قرار دارد پشت سرش را نمی بینیم. اگر نیم رخش را ببینیم نیم رخ دیگرش را نمی بینیم ولی اگر از بعد چهار به قضیه نگاه کنیم هم روی آن را می بینیم هم پشت آن را. هم چپ آن را می بینیم هم راست آن را، هم بالای آن را می بینیم هم پایین آن را. در واقع به تمام جسم آن مسلط می شویم.

 

اما ما قادر به دیدن از بعد چهارم نیستیم.

 

افرادی که تجربه های نزدیک به مرگ داشته اند (ارجاع به مستند زندگی پس از زندگی شبکه 4 و کتاب آنسوی مرگ) می گویند همان موقع که صورت شخصی را می بینیم پشت سر او را هم می بینیم. به نظر من این افراد دارند از جهانی چهار بعدی به ما نگاه می کنند. مایی که بیشتر از سه بعد آن را نمی بینیم.

 

 


آزمون MBTI پرسشنامه ای است که اگر به آن در سایت مربوطه پاسخ دهید، ابعاد شخصیت شما مشخص می شود. این آزمون شخصیت انسان را در چهار فاکتور ارائه می دهد که هر فاکتور یک دوقطبی است. در نهایت 16 حالت مجزا قابل تصور است. هر حالت یک تیپ شخصیتی است. 16 تیپ شخصیتی متصور هستند که هر کدام شغل مربوطه را دارند. با این آزمون می توانید خودتان را بشناسید. این آزمون را در سایت باید پاسخ دهید. یکی از این سایت ها

https://www.16personalities.com/fa

است.


زاغکی قالب پنیری دید

به دهان برگرفت و زود پرید

بر درختی نشست در راهی

که از آن می‌گذشت روباهی

روبه پرفریب و حیلت‌ساز

رفت پای درخت و کرد آواز

گفت به به چقدر زیبایی

چه سری چه دُمی عجب پایی

پر و بالت سیاه‌رنگ و قشنگ

نیست بالاتر از سیاهی رنگ

گر خوش‌آواز بودی و خوش‌خوان

نبودی بهتر از تو در مرغان

زاغ می‌خواست قار قار کند

تا که آوازش آشکار کند

طعمه افتاد چون دهان بگشود

روبهک جست و طعمه را بربود »

 

ترجمه حبیب یغمایی


دعای مجیر با خوانندگی محسن نامجو در موسیقی دستگاهی ایران.

ابتدای آهنگ دعای مجیر با صدای پدر محسن نامجو است. سپس نامجو آن را در موسیقی دستگاهی می خواند.

 

http://dl.sarimusic.net/1395/03/17/Mohsen%20Namjoo%20-%20Personal%20Cipher/Mohsen%20namjoo%20-%20Personal%20Cipher%20(128)/Mohsen%20Namjoo%20-%20Mojir.mp3

 

 


افشاری نام یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی است. این دستگاه (آواز هم می گویند) متشکل از چندین گوشه است. مثنوی یکی از گوشه های این دستگاه است. 

محمد رضا شجریان شعری را که مناسب ماه مبارک رمضان است در گوشه ی مثنوی افشاری خوانده است. این دهان بستی دهانی باز شد . . . .

 

https://dls.music-fa.com/tagdl/99/Mohammadreza%20Shajarian%20-%20Masnavi%20Afshari%20(320).mp3


سلام. در این پست می خواهم راجع به ابعاد مکان بنویسم. همانطور که می دانیم ما در فضایی سه بعدی زندگی می کنیم. چپ و راست (محور x)، پشت و جلو (محور y)، پایین و بالا (محور z). سه محور x y z جدا از هم هستند. جدا از هم به این صورت که هر محور بر دو محور دیگر عمود است. و نمی توانیم محور دیگری را رسم کنیم که بر سه محور x y z عمود باشد. در واقع ذهن ما ناتوان از تصور آن محور چهارم است. بنابراین ما فضا را سه بعدی می بینیم. اما بعد چهارم چیست؟ بیایید به صورت استقرایی استدلال کنیم.

 

در شکل زیر یک فضای دو بعدی ترسیم شده است. در واقع فضای دوبعدی فضای صفحه ای است. یک موجود دایره ای شکل در این فضای دوبعدی هست. این موجود نصفش سیاه است و نصفش سفید. یک چشم در این فضا دارد موجود دایره ای را می بیند. 

چیزی که چشم مشاهده می کند یک مستطیل تماما سیاه است. چشم در فضای صفحه قادر نیست پشت دایره (که سفید است) را ببیند. اما ما از بالا که نگاه می کنیم کل دایره را می بینیم. حال اگر دایره بچرخد چشم می تواند بخشی از قسمت سفید را ببیند. مانند تصویر زیر

 

در این تصویر چشم مستطیلی را می بیند که نصف آن سیاه و نصف آن سفید است. اما از بالا دایره همان دایره است فقط چرخیده است! 

فضای سه بعدی نسبت به چهار بعدی هم گویا همینطور است. بطور مثال ما در فضای سه بعدی وقتی فردی را می بینیم که تمام چهره اش روبروی ما قرار دارد پشت سرش را نمی بینیم. اگر نیم رخش را ببینیم نیم رخ دیگرش را نمی بینیم ولی اگر از بعد چهار به قضیه نگاه کنیم هم روی آن را می بینیم هم پشت آن را. هم چپ آن را می بینیم هم راست آن را، هم بالای آن را می بینیم هم پایین آن را. در واقع به تمام جسم آن مسلط می شویم.

 

اما ما قادر به دیدن از بعد چهارم نیستیم.

 

افرادی که تجربه های نزدیک به مرگ داشته اند (ارجاع به مستند زندگی پس از زندگی شبکه 4 و کتاب آنسوی مرگ) می گویند همان موقع که صورت شخصی را می بینیم پشت سر او را هم می بینیم. به نظر من این افراد دارند از جهانی چهار بعدی به ما نگاه می کنند. مایی که بیشتر از سه بعد آن را نمی بینیم.

 

 


امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) :

 ان الحق و الباطل لا یعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله »

یعنی: حق و باطل با ارزش و مقدار افراد مشخص نمی شوند، حق را بشناس اهل آن را خواهی شناخت و باطل را بشناس اهل آن را خواهی شناخت.

 

http://pajuhesh.irc.ir/product/note/show/id/28195


تا صورت و پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود

 

مسجود ملائک که شد آدم به علی شد
آدم چو یکی قبله و مسجود علی بود

آن معنی قرآن که خدا در همه برهان
کردش صفت عصمت و بستود علی بود

 

جبریل که آمد ز بر خالق یکتا
در پیش محمد شد و مقصود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر
برکند به یک حمله و بگشود علی بود

 

عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود

چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین بر همه موجود علی بود

 

این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود

سر دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریر که بنمود علی بود »

 

مولانا

 

http://srv.sonarmusic.ir/music1/2/[LinkMusic](10860).mp3


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها